بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (7)


 

نويسنده: دكتر عليرضا نبي لو*




 

 

4-6.مبالغه و اغراق :
 

اغراق، مبالغه و غلو اگر چه درجاتي دارند، ولي بيشتر به زياده روي در توصيف اطلاق مي شد كه به مخيل شدن شعر مي افزايد كه گاهي سبب حيرت و تعجب مي شود. برخ از اغراق هاي مورد نظر در اشعار كربلايي اهلي عبارتند از : ذره شرف آفتاب مي يابد، گيسوي زهره بريده مي شود، قلم تير مي شكند، دجله از چشم جاري مي شود، سوختن مردمک ديدگان، پديد آمدن طوفان خون، خون در دل نافه كردن، لب كبود كردن رود نيل و از خون گلنار شدن روي زمين.

 

تن خاک كن به مهر حسين و به باده ده
هر ذره خاک را شرف آفتاب كن

(همان ، ص 497)

گيسوي زهره را ببر و دربرش فكن
گو اين پلاس گردن چنگ رباب كن

(همان )

تير فلک قلم شكنش زين خط خطا
بر مشتري به فتوي اين خون عتاب كن

(همان)

ماه محرم است و شد دجله روان ز چشم ما
بهر حسين تشنه لب شاه شهيد كربلا

(همان ، ص 422)

بسكه ز آتش جگر گريه گرم مي كنم
مردمک دو ديده ام سوخته شد درين عزا

(همان)

طوفان آب اگر طلبي در كنار بحر
طوفان خون كنار شهيدان كربلا

(همان ، ص 423)

آغشته شد به خون سر و فرقي كه موي او
خون در درون ناقه تاتار كرده است

(همان ، ص 428)

در مصر اگر نه شور عزاي حسين خاست
نيل از چه لب كبود عرب وار كرده است

(همان)

چندان نخفت خون شهيدان كه عاقبت
روي زمين ز خون همه گلنار كرده است

(همان ، ص 429)

 

5-6.تلميح و اسطوره :
 

در اين آريه، شاعر به برخي وقايع، حوادث و سرگذشت ها اشاره مي كند كه در پس آنها يک داستان يا سرگذشت تاريخي نهفته است. برخي ازاين داستان ها جنبه ي اسطوره اي دارند و جداگانه مورد بحث قرار مي گيرند، ولي در اين جا به دليل پرهيز از اطاله ي كلام در يک بخش مورد توجه قرار گرفته است.
در اين ابيات تلميحي به حضرت عيسي، خضر، نوح و يوسف ديده مي شود :

 

گر خضر از حيات پشيمان شود رواست
كو نيست در شمار شهيدان كربلا

(همان ، ص 423)

آب خضر به پرده ي ظلمت نهفته چيست
گر نيست شرمسار شهيدان كربلا

(همان)

دنيا بدين خريد يزيد اين خري ببين
كو ترک يوسف از پي درهم گرفته است

(همان ، ص 430)

حلقي بريد شمر لعين كز نسيم او
بويي است اينكه عيسي مريم گرفته است

(همان)

طوفان نوح سر نزد از كربلا عجب
از چشم اشكبار شهيدان كربلا

(همان ، ص 423)

برخي از شخصيت هاي اساطيري و داستاني نظير رستم و زال، جمشيد، افراسياب و بيژن، افراسياب و سلم و فرهاد كوهكن در اين اشعار مورد توجه اهلي بوده است :

فرياد رس تو باش كه گر فتنه ره زند
كي ره توان به رستم و رويين تنش گرفت

(همان)

زال سپهر خون جگر گوشه اش بريخت
شيري كه صد هزار چو رستم گرفته است

(همان ، ص 431)

ديو سفيد صبح كزين خون صبوح كرد
در كاسه ي سرش چون تهمتن شراب كن

(همان ، ص 497)

خاک تهمتن از سم دلدل چون سرمه ساز
در چشم سلم و ديده افراسياب كن

(همان )

جاي يزيد در چه ويل است يا علي
كافراسياب خشم تو چون بيژنش گرفت

(همان، ص 443)

هرگز نخفت خون شهيدان كربلا
پرويز خون كوهكن جان كنش گرفت

(همان)

زين دود سينه ها كه برآمد عجب مدار
گر تيرگي در آيينه جم گرفته است

(همان ، ص 430)

 

6-6.حسن تعليل:
 

يكي ديگر از آرايه هاي ادبي كه در توصيف وقايع كربلا مورد توجه اهلي بوده، حسن تعليل است؛ يعني دليل آفريني شاعرانه براي امري و واقعي جلوه دادن آن؛ از سوي ديگر با اين نوع تصوير سازي، به قانع كردن مخاطب پرداخته مي شود كه بسيار تأثيرگذار و هنري است. به چند بيت كه داراي اين آرايه است، اشاره مي شود :
دليل سرخي نيزه و پرچم، آتش گرفتن است :

 

بر نيزه نيست سرخي خون از سر حسين
كآتش به جان نيزه و پرچم گرفته است

(همان)

آب حيات از شرم شهيدان كربلا پنهان مي شود :

آب خضر به پرده ي ظلمت نهفته چيست
گر نيست شرمسار شهيدان كربلا

(همان ، ص 423)

شمر به دليل مورد لعنت واقع شدن، به سگ قلاده دار تبديل شده است :

سگ در قلاده شمر لعين است در جهان
وين طوق لعنت است كه در گردنش گرفت

(همان ، ص 443)

آه سينه ها سبب تيرگي آينه ي جم مي شود:

زين دود سينه ها كه برآمدعجب مدار
گر تيرگي در آينه ي جم گرفته است

(همان ، ص 430)

 

نتيجه
 

حاصل اين پژوهش نشان مي دهد : اهلي شيرازي يكي از موفق ترين شاعران شيعه است كه شعرش تحت تأثير انديشه و تفكر شيعي پديد آمده است. در اشعار او پرداختن به مدح و ستايش ا هل بيت و امامان شيعه (عليهم السلام) ديده مي شود. او به اوصاف حضرت علي (عليه السلام) اشاره نموده، در قصايد و قالب هاي ديگر شعري از اين امام گرانقدر ياد مي كند؛ همچنين با توجه به شيرازي بودن اهلي، ستايش امامزاده احمد بن موسي كاظم و علي بن حمزه بن موسي كاظم در چندين موضع از ديوانش ديده مي شود. او به توصيف وقايع كربلا عنايت ويژه اي داشته و به ابعاد مختلف اين واقعه ي عظيم پرداخته است؛ بنابراين هم به تأثيرپذيري خود از حوادث كربلا مي پردازد و هم به ترسيم گوشه هايي از وقايع كربلا دست مي زند؛ از سوي ديگر اهلي به بيان تأثير حوادث كربلا بر عالم اشاره مي كند و با بهره گيري از اجرام آسماني و عناصر طبيعت و... به توصيف اين تأثيرات مي پردازد.
ذكر شخصيت هاي مثبت و منفي در واقعه ي كربلا از ويژگي هاي ديگر شعر اهلي است. پرداختن به آرايه هاي ادبي اعم از تشبيه، استعاره، تشخيص، اغراق، تلميح و اسطوره و حسن تعليل كه با محوريت كربلا شكل گرفته، از ويژگي هاي ديگر اشعار كربلايي اين شاعر است. اين آرايه ها به توصيف حقايق كربلا و ملموس كردن اين امر كمک بسياري مي نمايد. با اين توضيحات در مي يابيم : اهلي يكي از موفق ترين شاعران شيعي است كه به برخي از وقايع تاريخ شيعه و خصوصاً سرگذشت كربلا توجه وافري داشته و با اين موضوعات، سبب ماندگاري شعر خود شده است؛ ولي چنان كه در خور شأن او بوده، شناخته نشده و گمنام مانده است.

پی نوشت ها :
 

استاد يار دانشگاه قم
 

منابع
1.آذر بيگدلي ، لطف علي بيگ ؛ آتشكده ي آذر؛ تصحيح حسن سادات ناصري ، تهران : اميركبير ، 1336.
2.اهلي شيرازي ، مولانا محمد ؛ ديوان اشعار ؛ تصحيح حامد رباني ؛ چ2 ، تهران : كتابخانه سنايي ، 1369.
3.حسيني ، حاج ميرزا حسن ؛ فارسنامه ي ناصري ؛ تصحيح منصور رستگار فسايي؛ ج2 ، چ3 ، تهران : اميركبير ، 1382.
4.خواندمير ، غياث الدين ؛ تاريخ حبيب السير في اخبار افراد بشر ؛ تصحيح محمد دبير سياقي ؛ تهران : خيام ، 1362.
5.دهخدا ، علي اكبر ؛ لغتنامه ؛ چ2 ، تهران : دانشگاه تهران ، 1377.
6.رازي ،امين احمد ؛ هفت اقليم ؛ تصحيح محمدرضا طاهري ، تهران : سروش ، 1378.
7.شوشتري ، نورالله ؛ مجالس المؤمنين ؛ تهران : كتابفروشي اسلاميه ، 1376ق.
8.صفا ، ذبيح الله ؛ تاريخ ادبيات در ايران ؛ چ12 ، تهران : فردوس ، 1386.
9.صفوي ، سام ميرزا ؛ تذكره ي تحفة سامي ؛ تصحيح ركن الدين همايون فرخ؛ تهران : اساطير ، 1384.
10.علي شيرنوايي ، ميرنظام الدين ؛ مجالس النفايس ؛ تصحيح علي اصغر حكمت ، تهران : منوچهري ، 1363.
11.فرصت شيرازي ، محمد نصير ؛ آثار عجم ؛ تصحيح منصور رستگار فسايي ، تهران : اميركبير ، 1377.
12.كوپاموي ، محمد قدرت الله ؛ نتايج الافكار ، بمبئي :[بي نا] ، 1336.
13.گلچين معاني ، احمد؛ تاريخ تذكره هاي فارسي ؛ چ2 ، تهران : كتابخانه ي سنايي ، 1363.
فصلنامه شيعه شناسي شماره 27